منوی دسته بندی

روش های تقویت مهارت‌ های ارتباطی

مهارت های ارتباطی

فرقی نمی کند که بخواهید در جمع رفقا خوش بگذارنید یا این که بخواهید از جلسه ی مصاحبه ی کاری با حال خوشی خارج بشوید، یا حتی اگه دوست دارید در طول روزتان خوش بدرخشید و با آن هایی که میشناسید و حتی آن هایی که نمیشناسید، برخورد و مراوده ی خوبی داشته باشید.

به هر حال همه ی این اتفاقات در گروِ یک موضوع است و آن هم هنر ارتباط داشتن است.

همراه من باشید که امروز قرار است مفصل راجع به این موضوع با شما صحبت کنم.

همه ی ما از صبح که از خواب بیدار میشوم، تا شب که می خواهیم بخوابیم، خواسته و یا ناخواسته وارد ارتباط با آدم های مختلفی میشویم.

شما تصور کنید موقع رفتن به محل کارتان، ممکن است یکی از اعضای خانواده را داخل خانه ببینید، میروید بیرون سوار تاکسی می شوید، توی راه از روزنامه فروشی یک روزنامه می گیرید، به محل کارتان می رسید، با نگهبان شرکت یک سلام و احوالپرسی می کنید، همکارتان را می بینید و با او خوش و بشی می کنید، در طول روز با چندین نفر از همکارانتان اختلاط می کنید، با تلفن همراهتان صحبت می کنید، در شبکه های اجتماعی پیام هایتان را می خوانید یا برای بقیه پیام میفرستید، خلاصه از لحظه ای که بیدار میشیود تا لحظه ای که دوباره به خواب میروید، دائما در حال ارتباطید.

اما با این وجود خیلی از افراد به ارتباط به عنوان یک مهارت نگاه نمی کنند و به طبع تلاشی برای تغییر و تقویت مهارت های ارتباطیشان هم ندارند، بنابراین اتفاقی که می افتد این است که می بینیم فردی با دانش زیاد و تخصص قابل تحسین، متاسفانه فاقد تواناییِ کافی برای برقراری رابطه با دیگران است و در عمل برای پیش برد کارهایش با چالش های زیادی مواجه میشود.

این توضیح را همین ابتدای کار دادم تا برایتان به سادگی روشن کنم که چرا باید همه ی ما، برای تقویت مهارت های ارتباطیمان به فکر باشیم و برای این موضوع وقت کافی بگذاریم.

نمی دانم تا حالا با این ادعا مواجه شدید یا نه، ولی بعضی ها معتقدند که فلان شخصی که خیلی در ارتباطاتش موفق است، این ویژگی را به طور ذاتی و فطری دارد، اما خبر خوبی که هست این است که این موضوع اصلا صحت ندارد. چون توانایی ما در برقراری ارتباط یکی از موضوعاتی است که تحت تاثیرِ ای کیوی (EQ) ما قرار دارد و به راحتی به واسطه ی انجام تمرینات مختلف قابل ارتقاء و پیشرفت هست.

بعد از این توضیحات، وقتش است که با هم برویم و چند فرمول درجه یک و بی نظیر را برای تقویت مهارت های ارتباطیمان یاد بگیریم.

برقراری یک ارتباط درست و استاندارد با اطرافیان، خیلی بیشتر از چیزی که به نظر می آید میتواند باعث موفقیت ما در زندگی شخصی و کاریمان بشود.

بعضی از عادت های خیلی کوچک ما در حین ارتباط، میتواند تاثیرات بزرگی روی مخاطبمان بگذارد. به همین خاطر، قبل از هر کاری لازم است که حسابی روی رفتارهای کوچیک و بزرگ خودمان در حین ارتباطاتمان دقیق بشویم.

یکی از کارهایی که خیلی می تواند برای درست کردن ارتباطاتمان به ما کمک کند، این است که صبر داشته باشیم.

خیلی وقت ها عجله کردن های ما برای واکنش نشان دادن و جواب دادن به طرف مقابلمان و یا اظهار نظر راجع به یک موضوع، کار دستمان میدهد. یادتان باشد که وقتی واکنشی از خودمان نشان بدهیم، یا جملات خاصی را به زبان بیاوریم، پس گرفتن آن دیگر عملا غیر ممکن است، پس چه بهتر که با صبر کردن و فکر کردن، خودمان را مقابل چنین اتفاقی واکسینه کنیم.

پس اولین تمرینمان این شد که از امروز، موقع ارتباطمان، یک مقدار صبور باشیم و چند ثانیه قبل از هر حرف یا واکنشی، فکر کنیم.

این ویژگی را درست میشود در آدمهایی که از نظر رفتاری خیلی پخته و موجه هستند، ببینیم و تمرین کنیم.

کار بعدی ای که بهتان پیشنهاد میدهم حتما انجامش بدیهد، این است که ترسی از سوال پرسیدن نداشته باشید.

بعضی از آدم ها موقعی که وارد یک ارتباط می شوند، دائم جلوی خودشون را میگیرند که هیچ سوالی از طرف مقابلشان نپرسند، از ترسِ این که نکند طرف مقابل این سوال پرسیدنشان را حملِ بر تجسس یا خدای نکرده فضولی کند.

باید این را بدانیم که فرق زیادی هست بین سوال پرسیدن و تجسس کردن. سوال اگر مربوط به امور غیر خصوصی افراد باشد، به هیچ وجه به معنای فضولی نیست و اتفاقا هم میتواند باعث گسترش رابطه بشود و هم به طرف مقابل این را اثبات کند که شما به اندازه ی کافی حواستان به صحبت هایش بوده و به همین خاطر برایتان سوال ایجاد شده است. حتی این را ثابت می کند که شما تمایل به ادامه پیدا کردن این گفتگو و مراوده دارید و بی میل به ادامه ی صحبت نیستید.

یادتان باشد، در یک رابطه ای که حتی در حد صحبت کردن چند دقیقه ای هم هست ولی با این حال شمارا اذیت می کند، بهتر است هیچ سوالی نپرسید تا خیلی زودتر از چیزی که فکر می کنید آن گفتگو و ارتباط تمام بشود.

از این توصیه ای که کردم، می توانید به خوبی متوجه اهمیت سوال پرسیدن برای ادامه و تقویت روابطتتان بشوید.

و اما پیشنهاد بعدی ای که برایتان دارم، دوری کردن از عوامل حواس پرتی است.

تصور کنید وقتی دارید با یکی از همکارانتان صحبت می کنید، او دائم سرش توی گوشی باشد و مشغول دیدن کلیپ یا جواب دادن به پیام هایش باشد. این یکی از بزرگترین ضعف های آدم ها در حین ارتباط است. چون دارند تلویحا این موضوع را به طرف مقابلشان منتقل می کنند که من برای این ارتباط ارزش کافی رواقائل نیستم و ترجیح میدهم مشغول کارهای شخصی ام باشم. بنابراین خیلی زود آن رابطه به اتمام میرسد و از طرفی باعث میشود آن فرد، شخصی غیر محترم تلقی بشود.

این موضوع فقط به گوشی موبایل ختم نمیشود. این که شما موقع صحبت با اطرافیانتان، دائم به اطراف نگاه کنید و خودتان را مشتاق به اتفاقات اطراف نشان بدهید، تلوزیون نگاه کنید، کتاب یا مجله بخوانید و کارهایی از این قبیل، همگی به عنوان یک امتیاز منفیِ بزرگ محسوب میشود که باعث میشود دیگران از برقراری ارتباط با شما دلسرد و مایوس بشوند. بنابراین مراقب باشید که در حین ارتباط، از عوامل حواس پرتی به طور کامل دوری کنید.

یکی دیگه از کارهایی که کمکتان می کند تا در مهارت های ارتباطی تان قوی و قوی تر بشوید، داشتن مطالعه و در عین حال ساده صحبت کردن است.

بزرگترین سخنران های دنیا که خیلی ها دوست دارند ساعت ها پای صحبت هایشان بنشینند، کسانی هستند که همیشه عادت به مطالعه دارند و مطالب زیادی برای درمیان گذاشتن با بقیه دارند، اما در عین حال بسیار ساده، همه فهم و ملموس صحبت می کنند.

درست است که استفاده کردن از عبارت های تخصصی یا جملات سنگین و پیچیده، گاهاً نشان دهنده ی سطح بالای اطلاعات شماست، اما حقیقتا بسیار دافعه دارد و اطرافیانتان را به ترک ارتباط با شما ترغیب می کند.

افرادی که دائما از اصطلاحات تخصصی علمی و یا مترادف های لاتین استفاده می کنند، اگرچه اطلاعات خوبی دارند، اما به واقع دچار نقص در مهارت های ارتباطیشان هستند.

موضوعی که باعث می شود خیلی زود دورشان خلوت بشود و نتواند به موفقیت در ارتباطاتشان برسند.

موضوع دیگری که برای تقویت مهارت های ارتباطی تان، بایستی حتما حواستان باشد، زبان بدنتان است.

زبان بدن یا همان بادی لنگوئیج اصلا یکی از زیر مجموعه های مهارت‌های کلامی و مهارت ‌های ارتباطی محسوب می شود.

حالا شامل چه مواردی می شود؟

استفاده ی درست از دست‌ها، حفظ ارتباط چشمی، حالات صورت و موارد اینچنینی.

بچه ها! از تمرین کردن زبان بدنتان غافل نشوید لطفا، چون خیلی مهم است و ممکن است اصلا شما در زبان بدنتان عادت هایی داشته باشید که باعث دور کردن اطرافیانتان از شما بشود.

پس پیشنهاد می کنم، حتما داخل خونه، هر روز چند دقیقه ای را جلوی آینه بیایستید و شروع به صحبت کنید، در این صورت متوجه زبان بدنتان میشوید، اآن هایی را که چندان جالب نیست حذف کنید و به جایش نقاط قوت و مثبت را جایگزین کنید.

مورد مهم و البته آخرین موردی که میخواهم به شما بگویم، دوری کردن از زیاده گویی است! بچه ها، آن هایی که به اصطلاح خودمان خیلی پر چونه هستند، خیلی سریع آدم ها را خسته می کنند و چه بسا در برخوردهای بعدی، آدم ها ترجیح بدهند که با آن ها وارد صحبت نشوند.

حتی اگه یک مدیری مبتلا به خصلت زیاده گویی باشد و دیگران ناچاراً بشینند و برای مدت طولانی، صحبت هایش را گوش بدهمد، عملا فقط دارند گوش میدهند و هیچ درک و گیرایی خاصی از صحبت هایش نخواهند داشت، بنابراین ممکن است خیلی از نکات مهمی که حین حرف هایش دارد بهشان اشاره می کند، اصلا مورد توجه افراد قرار نگیرد.

پس سعی کنید همیشه در ارتباطاتتان، خلاصه، مختصر و مفید صحبت کنید تا همیشه گوش شنوایی برای حرف هایتان وجود داشته باشد.

دوستان امروز با هم در مورد راه های تقویت مهارت های ارتباطی، مفصل صحبت کردیم. راهکارهایی که ارائه کردم، در عین حال که خیلی ساده هستند، خیلی خیلی کاربردی و پر تاثیرند.

 نیازی نیست که یکباره همه شان را یاد بگیرید و رعایت کنید. کافی است به تدریج شروع کنید و هر چند روز یکبار، روی یکی از این موارد تمرکز کنید.

آن وقت است که بعد از گذشت چند ماه، خودتان متوجه تغییر ارتباطاتتان و بهبود اآن ها می شوید. به شرط این که مداومت و تمرین را فراموش نکنید.

یادتان باشد که تغییرات همیشه برای آن هایی اتفاق می افتد که اهل ادامه دادن و مداومت هستند.

خوشحالم که امروز هم در کنارتان بودم، ایام خوبی را برایتان آرزو می کنم. روز و روزگارتان خوش.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *